عباس هشی، کارشناس پولی و بانکی در خصوص تغییر رییس کل بانک مرکزی به «اعتماد» گفت:
وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ ارزش پول ملی است و آنچه در دو دهه اخیر اتفاق افتاده نشان داده افرادی که در مسند ریاست بانک مرکزی قرار گرفتهاند یا الفبای اولیه در این زمینه را نمیدانستند یا در اجرای آن رودربایستی داشتند.
ریشه این مساله هم به استقراض از بانک مرکزی از دهه ۶۰ تاکنون برمیگردد و اینکه بانک مرکزی را به اداره زیردست رییسجمهور تبدیل کردهاند. هشی ادامه داد: در ۴ دهه اخیر کارنامه رییس بانک مرکزی خوب بوده که توانسته کاهش ارزش پول ملی را به صورت تدریجی حفظ کند، این در حالی است که از همان سال ۱۳۶۸ و ریاست محمدحسین عادلی بر بانک مرکزی هم شاهد ارزفروشی در کنار خیابان و بازار موازی بودیم و در زمان محسن نوربخش هم ارز را در دوبی به یکی از شرکتهای خصولتی میفروختند و به بازار ارز تزریق میشد.
تا سال ۱۳۸۰ که ارز چندنرخی بود روسای بانک مرکزی هم بازار موازی ارز را کنار بانک مرکزی راه انداخته بودند و ارزفروشی افزایش پیدا کرد؛ در حالی که معیشت اقتصادی ایران همواره با دلار مشخص شده و نرخ کالای مصرفی را تعیین میکرده و میکند و همه تورمهای تحمیلی هم ریشه در قیمتگذاری دلار دارد.
این کارشناس پولی و بانکی با اشاره به اقدامات گذشته روسای بانک مرکزی گفت: آن زمان در بازار ارز یک بازار اولیه بود که با تحریمها بازار ثانویه راهاندازی شد و در سال ۱۳۸۴ یکی از روسای بانک مرکزی ۳۴۰ مجوز صرافی صادر کرد در حالی که تنها ۱۰۰ صرافی حایز شرایط صرافی بودند
پس از آن و در زمان ریاست محمود بهمنی دهنه سکهفروشی هم در کنار بانک مرکزی ایجاد شد و جز فروش ارز، سکه را هم قرار دادند و پس از آن آقایان سیف و همتی آمدند که باید گفت ارزش پولی ملی باز هم افت داشت.
دولت را امام صادقیها در دست دارند
او افزود: به مرور و با گسترش تحریمها عرضه ارز هم در کشور کاسته شد. با روی کار آمدن آقای صالحآبادی که تجربه خوبی در بازار سرمایه داشت و از کارمندی و رییس اداره در کرج کار خود را آغاز کرده بود و بعد اولین دبیرکل بازار سرمایه شد قانونمندیها را به خوبی انجام داد و در بورس کارنامه موفقی داشت و پس از آنکه رییس بانک توسعه صادرات شد، دیدیم که هر چند تجربه کار در بانک را نداشت، اما در کنار بانک توسعه صادرات یک نهاد تامین سرمایه هم راهاندازی کرد و از روزی هم که در بانک مرکزی مشغول به کار شد همچنان با تیم بازار سرمایه فعالیت داشت که این مساله باعث شد رویکرد بانک مرکزی به بازار سرمایه تبدیل شد و تبعات تصمیمات بانک مرکزی منشعب از بازار سرمایه شدند.
هشی تصریح کرد: موضوع دیگری که وجود دارد، این است که گرایشی در مملکت ایجاد شده که گروهگرایی دانشگاه از امام صادقیها شدت یافته و تیمی که اخیرا آمده هم سعی دارند دانشآموختگان امام صادق را بر سر کار بیاورند که ممکن است حرفهای باشند یا نباشند و بدنه اجرایی اینگونه شده است. این در حالی است که حفظ ارزش پول سیاستهای اجرایی میخواهد و حمایتهای دولت را میطلبد تا استقراضهای مستقیم و غیرمستقیم از بانک مرکزی نگیرد.
او افزود: تجربه نشان داده تنها افرادی در راس مدیریت بانک مرکزی موفق عمل کردهاند که دارای دکترای اقتصاد و تجربه کاری و از تئوریسینها و محققین اقتصادی بودهاند که متاسفانه در دو، سه دهه اخیر هیچ کدام از روسای بانک مرکزی چنین صلاحیتی را داشتهاند. هشی ادامه داد: ابزار کنترل ارز عرضه و تقاضاست و امروز که قیمت ارز رشد کرده و به مرز ۵۰ هزار تومان رسیده به این معنی است که کل هزینههای زندگی مردم سه برابر شده آن هم بدون آنکه درآمدهای حقوقبگیران تغییری کرده باشد.
برای کنترل بازار باید به تقاضا پاسخ داد
این کارشناس حوزه پولی و بانکی گفت: شانسی که دولت قبل آورد، این بود که زمانی که دولت را از احمدینژاد تحویل گرفت قیمت دلار ۴۵۰۰ بود و با داستان گشایشهای تحریمی قیمت دلار افت کرد و به زیر ۳ هزار تومان رسید و صادرکنندگان با این نرخ مخالفت کردند. ولیالله سیف، رییس پیشین بانک مرکزی اعلام کرد که قیمت ۲۷۰۰ مناسب است و اجازه نداد این نرخ کمتر شود.
آن زمان ارز مبادلاتی ۲۵۰۰ بود و ارز مرجع ۱۲۰۰ تومان و ارز توافقاتی صرافیها ۳۰۰۰ تومان بود و در دولت اول روحانی هر قدر میشد ارز تزریق کردند، اما در دوره دوم دولت روحانی دیگر چندان موفق نبودند و آن هم به این دلیل بود که دیگر منابعی نداشتند.
او خاطرنشان کرد: برای کنترل بازار باید به تقاضا پاسخ داد. درآمدهای ارزی کشور هم مربوط به فروش نفت و سود حاصل از صادرات است که آمار فروش نفت را بانک مرکزی دارد، اما اغلب صادرکنندگان ارزهای حاصل از فروش خود را وارد کشور نمیکنند. هشی با اشاره به مشکلات در تجارت تصریح کرد: Over in voiceو Under in voice معضل و فساد امروز تجارت است که در کشور وجود دارد.
در بخش صادرات زیر قیمت فاکتور میکنند و کالا را در کشور دیگر با تغییر بارنامه و… تحویل میدهند و با تفاوت نرخ در حسابها میریزند که همه خارج از اختیار دولت است. ضمن آنکه تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی با وزارت اقتصاد است و متاسفانه استانداردهای مناسبی برای خرید و فروش صادراتی وجود ندارد و این فساد ادامه یافته و یکی از نمونههای اخیر که دیدیم، فساد فولاد مبارکه بود.
سه مشکل اصلی بانک مرکزی در کنترل ارزی
این کارشناس پولی و بانکی افزود: اولین مشکل بانک مرکزی در شرایط کنونی این است که ارزی برای کنترل عرضه و تقاضا ندارد و دوم اینکه تقاضا برای ارز به اقتصاد زیرزمینی منجرشده است و سوم اینکه ارزهای خارج از کشور خارج از کنترل نظام هستند. بنابراین هر فردی هم که سکان بانک مرکزی را به دست بگیرد قادر به کنترل بانک مرکزی نخواهد بود.
او گفت: آقای فرزین با آقای صالحآبادی چند تفاوت دارد؛ فرزین با عجله تصمیم نمیگیرد و به دلیل اینکه رییس بانک کارآفرین بوده کارهای اجرایی کرده و در طول مدتی که در دولت بوده نشان داده جاهطلب نیست و انسان خونسردی است و این ویژگی هم که همدانشگاهیهای خود را وارد میدان کند، ندارد. ضمن اینکه فرزین معتقد به کارهای کارشناسی است و تجربه کاری دارد. هشی گفت: امروز باید بدنه مدیریتی بانک مرکزی مجددا بازسازی شود تا در کنار فرزین قرار بگیرند و البته بگذارند او کار خود را انجام بدهد.
به نقل از روزنامهی اعتماد